چشمی و صد نم

امروز تصمیم گرفتم برنامه ای که نوشتم رو چک کنم. بگم تا کجا پیش رفتم و چه چیزهایی اضافه و کم شده.

1. تصمیم گرفتم درسی رو تا کنکور تمام نکنم. چرا؟ خب من امیدم به سال بعد بود با دو تا درس برای امسال چیزی از من کم یا بهم اضافه نمیشد.

2. سفر کنسل شد چون پول هام رو خرج کردم.

3. یه کار موقت گرفتم که درآمد زیادی نداره ولی همین که سرم گرم میشه و یه پول کمی میگیرم هم بد نیست.

4. تصمیم گرفتم که یه نمایشنامه بنویسم. ایده هم دارم براش. فقط نیاز به مطالعه دارم.

5. کتاب هایی که باید تا آخر خرداد ماه تموم کنم: چنین کنند بزرگان و دنیای سوفی.

6.باید چند تا تئاتر ببینم.

7. کتاب آموزش نمایشنامه نویسی و شخصیت پردازی باید تهیه کنم و بخونم.

8. انتخاب کردم که زبان برنامه نویسی که یاد میگیرم پایتون باشه.

9. راستی کارهای مقاله هم شروع کردم.

10. باید زودتر انگلیسی رو تا سطح بالایی ببرم و آموزش آلمانی رو شروع کنم. تا آخر امسال باید پیشرفت خوبی در انگلیسی داشته باشم.

  • آیدا در آینه

امروز حال جسمی و روحیم خوب نبود. برنامه‌ای که دیشب نوشتم رو حتی یک قدم هم نتونستم که پیش ببرم. اما شب فوتبال دیدم به امید برد تیم دوست‌داشتنی من یوونتوس؛ بانوی پیر. با وجود اینکه فن رسمی این تیم نیستم و فقط یکی از تیم‌های دوست‌داشتنی منه، به بردش خیلی خوشبین بودم و واقعا خوب پیش می‌رفتن و یکی از زیباترین بازی‌هایی که این چند وقت اخیر دیده بودم، بود. دوست داشتم اسطوره‌ی بچگی من، بوفون، جام رو بالای سر ببره امّا... امّا حساب داور رو که همیشه هوای مادرید و اسپانیایی‌های ثروتمند رو داره، نکرده بودم و پنالتی... و عصبانیت بوفون بزرگ و اخراج و حذف مقتدرانه‌ی بانوی پیر در لحظات آخر!

  • آیدا در آینه

چند روزی هست که نوروز هم تمام شده و من بی‌انگیزه‌تر از همیشه دارم به زندگی ادامه می‌دهم. همچنان که آلبوم اخیرا منتشرشده‌ی محسن نامجو در گوشم زمزمه می‌شود، می‌نویسم؛ می‌نویسم که عمل کنم. نامجو زمزمه کرد: "منو بنداز برو بابا ول کن... از خودت حرف داری دل دل کن!" انگار با منه واقعا! "توی گودال انزوا باری، غم نوستالژی سنگین است، درد آنچه برفت، رنگین است" "که یکی هست و هیچ نیست جز او...چون اونم نیست پس کلن هیچی...هیچی...هیچی..." می‌دونی اون "یکی" کیه؟ اون "یکی" تو آینه است.

خب هدف‌های کلی من برای امسال این‌هاست: 1. دادن کنکور امسال و تموم کردن دو درس قبل از کنکور (تا 6 اردیبهشت) / 2. نوشتن مقاله (تا 15 خرداد) / 3. خواندن تدریجی زبان (از امروز) / 4. یه سفر یا تور یک روزه با رفقا (اردیبهشت) / 5. دوتا عمل و درست کردن دندان (تابستان) / 6. یادگیری یک زبان برنامه‌نویسی و سه ماه کارآموزی در تابستان (تا آخر تابستان) / 7. خواندن برای کنکور سال بعد (از مهر تا اردیبهشت بعد) / 8. استخدام در یک شرکت برای کار(بعد از کاراموزی) / 9. باشگاه رفتن و کم کردن وزن (از آخر خرداد یا نهایتا اول تیر) / 10. سفر با مامان (بهمن)

تمام تلاشم را برای رسیدن به این اهداف می‌ذارم و امیدوارم امسال بتونم زندگی خودم رو تغییر و نجات بدم!

کاین عمر صرف کردیم اندر امیدواری...

  • آیدا در آینه